مسعود سعد سلمان
مقطعات
شمارهٔ ۱۲۹ - مدیح خواجه ابوالفتح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
این دو شغل برید و عرض به تو یافته خرمی و زیبایی روی این را همه بیفروزی صدر آن را همه بیارایی چون پدید آمدی تو بر هر کس چون که بر من پدید می نایی در حق کار من کجا کردی آن شگرفی و آن نکورایی مهتر چرخ همتی ز چه رو همت مهترانه ننمایی چه گماری حسود را بر من که شدم زین زحیر سودایی خنده ها می زند به خوش منشی طنزها می کند به رعنایی زیبدت گر کنی چرا نکنی داری اصل و جمال و برنایی هر چه خواهی همی توانی کرد دستگه داری و توانایی تو مرا چون که شادمان نکنی کاسمان جاه و مشتری رایی خشک رودی چرا کنی بر من چون تو را هست خوی دریایی اصل فتحی بلی که بوالفتحی کارک من چرا به نگشایی آن رشیدی رشید را مطلق آنچه می بایدم بفرمایی از تنم بار رنج برداری وز دلم زنگ ننگ بزدایی دفتر نظم را که پیش منست بابی از مدح خود درافزایی من به اقبال تو برآسایم تو ز گفتار من برآسایی شکر من شکر یک جهان انگار که منم یک جهان به تنهایی دولت اهل فضل بر جایست تا تو در دولتی و بر جایی مسعود سعد سلمان