مسعود سعد سلمان
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: در بزم پادشا نگر این کاروبار گل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در بزم پادشا نگر این کاروبار گل وین باده بین شده به طرب دستیار گل گل چند ماه منتظر بزم شاه بود وز بهر آن دراز کشید انتظار گل دیدار گل شده ست همه اختیار خلق تا بزم شاه ساخت همه اختیار گل گلبن ملونست چو دیبای هفت رنگ تا لعل سبز گشت شعار و دثار گل تا با می کهن گل نو سازوار شد گل پیشوای می شد و می پیشکار گل در بزم تو گل است در آمیخته به هم با هم نثار زر بود و هم نثار گل خیزد گل از نشاط که پر زر ساده شد همچون کنار سایل خسرو کنار گل فخر و شرف نبینی جز در شمار شاه لهو و طرب نبینی جز در شمار گل شاها همه ز شادی بزم رفیع توست این سرخ رویی گل و این افتخار گل از روزگار گل دل و جان شاد و خرمست یارب چه روزگارست این روزگار گل مسعود سعد سلمان