مسعود سعد سلمان
مثنوی ها
شمارهٔ ۲۰ - صفت پری بانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پری خوش خط ار به رنگ رباب رانده جمع مطربان همه آب قمری مجلسی است و بلبل بزم بشکفاند نوای او گل بزم کرد جعد سیاه مرغولان بهر مهر و ستیزه دولان در سرود حزین که بردارد لب و دندان او شکر بارد هیچ عیب اندرو نمی دانم نکته ای زین سبب نمی رانم آنکه گوید که او سفر کردست سوی چالندر او گذر کردست در رواق منقش سر چاه مست ماندست خفته در خرگاه چون گریبان به ناز بگشادست عامل او را سه توله زر دادست روز دیگر عتابها کردست سعد و کرا به یاری آوردست با لب ریش بسته بنشسته است بازمانده ست و چنگ پیوسته ست محملی بسته است و خوش گشته ست از سر آن حدیث نگذشته ست این دروغ چنین چرا گویم رنج آن نازنین چرا جویم هر که او آن لب و دهان بیند آن کمرگاه و آن میان بیند بر تن او به بد گمان نبرد ور برد زو بدان که جان نبرد بر میان تیر کاریی دارد سخت محکم گذاریی دارد گر زند هیچگونه بر دیوار آتش اندر زند به موی زهار مسعود سعد سلمان