مسعود سعد سلمان
مثنوی ها
شمارهٔ ۱۶ - صفت علی نایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دگر سو علی به نغمه نای دل برانگیزد ای شگفت ز جای دارد از جنس جنس دمدمه ها آرد از نوع نوع زمزمه ها می زند نای و تنگ می جوشد به هوا روی عقل می پوشد با دل خویشتن همی گوید که غم از جان من چه می جوید عشق و رنج محمد نایی مر مرا گشت اینت رسوایی چه زند آخر او را که من نزنم اگر او هست مرد من نه زنم دل چرا بیهده دژم دارم نه ز کس دستگاه کم دارم من به خانه چرا نه بنشینم توبه با صلاح بگزینم کار بی ورز و بی وبال کنم کسب خویش از ره حلال کنم که اگر سیم ها به سود دهم نعمتی زین طریق زود نهم باطن این گوید و به ظاهر باز صد تضرع فزون کند ز آغاز آنکه در حکم او بود شب و روز برفشاند به روی گنبد گوز آب بی روی وی نیارد خورد پیش او هیچ از این نیارد کرد مسعود سعد سلمان