مسعود سعد سلمان
مثنوی ها
شمارهٔ ۴ - ستایش سلطان مسعود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پدری کز همه ملوک جهان چرخ هرگز چو او نداد نشان پادشاه زمین ملک مسعود که نصیبش ز چرخ هست مسعود گوید امروز شیر زان منست گویی اندر میان جان منست دل او در هوای من گردد همه گرد رضای من گردد او به من شاد و من بدو شادم او چنین باد و من چنین بادم شه پاک اعتقاد شاه زمین می شناسد یقین که هست چنین به دعا برگشاده دارد لب شکر ایزد کند به روز و به شب خرم و شادمان همی باشد سیم و زر در جهان همی پاشد هر زمان تازه بزمی آراید به نشاط و سماع بگراید باره را شاهوار بنشیند خرم آن کس که روی او بیند پیش او کدخدای سهم مکین کش همه راستی کند تلقین مسعود سعد سلمان