عنصری بلخی
قصیده ها
شمارهٔ ۴۶ - در مدح سلطان محمود: نوروز بزرگ آمد آرایش عالم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوروز بزرگ آمد آرایش عالم میراث بنزدیک ملوک عجم از جم بر دولت شاه ملکان فرّخ و فیروز آن قبلۀ فخر و شرف گوهر آدم سالار خراسان ملک عالم عادل از جملۀ شاهان بهمه فضل مقدم گردون بر او جز که بخدمت نکند کار دولت بر او جز که بطاعت نزند دم آنجا که خورد باده ز شادی بچکد زر و آنجا که زند نیزه ز آهن بدمد دم چون تیر گشاده کند از چرخ بهیجا از هیبت او چرخ گشاده شود از هم پر لشکر شادی شود آفاق دمادم هرگه که دمادم کشد او رطل دمادم آنجا که بود جودش هرگز نبود فقر و آنحا که بود نامش هرگز نبود غم گر زهر خورد چاکر او گردد چون نوش ور نوش خورد حاسد او گردد چون سم در بزم ببخشش بکشد آتش ادبار در رزم به نیزه بکند دیدۀ ضیغم از حاتم و رستم نکنم یاد که او را انگشت کهین است به از حاتم و رستم فرهنگ و کمال و خرد و ردای و مردی هر پنج بطبع و کف او گشت مسلم هر جا که بود شیمت او مشک فراخست گوئی برد از شیمت او مشک همی شم بحریست دلش جز همه حکمت نزند موج ابریست کفش جز همه گوهر ندهد نم از گرد سپاهش همه ادهم شود اشقر وز ضربت تیغش همه اشقر شود ادهم کعبه است سرایش ز بزرگی ملکانرا کلکش حجرالاسود و کف چشمۀ زمزم کس پیش نرفت از همه گیتی بنبردش کآنروز بر او اهلش ننشست بماتم از رونق رایش خرد آراسته گردد کش رای نگین است و خرد حلقۀ خاتم هر چند بگیتی خرد و اصل کریم است اندر حرم میر کریم است و مکرّم قسّام بدو داد همه قسمت نیکی گوئی که بدو بود عنایتش مقسّم تا هیبت و جودش ندهد مایه بهر دو نه تیز بود آتش و نه موج زنده یم بربستۀ رنج از دل او یابد راحت بر خستۀ آز از کف او بارد مرهم او را بپرستند ، چه آزاد و چه بنده او را بستایند ، چه گویا و چه ابکم در نیک و بد غور سخن فکرت دانا بیش است ز هر چیزی و ز مدحت او کم چونانکه سر نیزه اش بیرون رود از سنگ بیرون نشود سوزن فولاد ز بیرم تا چرخ همیگردد و پاینده بود خاک تا پیشرو سال بود ماه محرّم بر صدر بزرگیش بقا باد بشادی بنیاد هنر مانده باحکامش محکم عنصری بلخی