عرفی شیرازی
مثنوی ها
شمارهٔ ۱۵۹: ز چشم من مجوش ای گریه هنگام وصال او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز چشم من مجوش ای گریه هنگام وصال او که محجوبست و میسازد هلاکم انفعال او نه شرح شوقم آتش در پر روح امین افتد اگر غم نامه هجر تو بر بندم ببال او نمیرم زود غمگین است پیش از مردن یاران کند آغاز شیون تا شود رفع ملال او پس از مردن گره شد در گلویم گریه چون دیدم که جان رو در قفا میرفت از شوق جمال او بر آرد در لحد آهی که آتش در ملک گیرد اگر باشد بجز اسرار عشق از من سؤال او چو مست آمد برون عرفی چه گویم کاهل تقوی را چسان زد شعله بر خاک عصمت رنگ آل او عرفی شیرازی