عرفی شیرازی
مثنوی ها
شمارهٔ ۱۳۳: میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
میفروشم راحت و عشق ستمگر میخرم میدهم روز خوش و آسیب اختر میخرم ای که باز افکنده در تیغ گاه رغبتم گر متاع غم بود بکشا که اکثر میخرم در سررشت من قبول شیوه انکار نیست ساده لوحم هر چه بفروشند یکسر میخرم ترک جان تلخکامست و شکر خواب عدم جام زهری میفشانم تنگ شکر میخرم او بخونم گرم و من زین شادمان کز شکر قتل صدره ازوی خون خود در روز محشر میخرم نیست غم کز درد هجران شهپرم برخاک ریخت اینک از جبریل شوقت باز شهپر میخرم هر متاعی کز نگاهش میخرم در بزم وصل می نشینم گوشه وزخود مکرر میخرم عرفی آوردم متاعی ترازو گوغم کجاست کان متاعی کس مخر با جان برابر میخرم عرفی شیرازی