عرفی شیرازی
مثنوی ها
شمارهٔ ۷۶: هر جا که مست او غمزه زن آن غمزه آئین میرود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر جا که مست او غمزه زن آن غمزه آئین میرود دل می طپد جان میچکد سر میرود دین میرود از وعده گاه وصل او هر شام تا غمخانه ام آرام در خون می طپد امید تمکین میرود گویا زعیش آباد وصل آمد نسیم مژده کز خون دل گل میدمد وز روی غم چین میرود گریار شادی هست دل هر گه که نامش میبرم بهر چه غم را هر زمان صد گونه نفرین میرود خیزد دعائی از لبم کز معبد ناقوسیان با خلوت حسن قبول آشوب آئین میرود عرفی دهد جان راو وجان تلقین کند بهر حلم کین سست پیمان ما گمان زین حلقه بیدین میرود عرفی شیرازی