عرفی شیرازی
قطعه ها
شمارهٔ ۲ - درشکایت از ابناء روزگار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دنیا طویله ایست پر از جنس چارپای کابادی و خرابی آن جسته جسته است آبادیش عمارت بر باد رفته ای ویرانیش عماری درهم شکسته است از عرعر خران وی اسبان رمیده اند وز تیز استران شتر از خواب جسته است این آب و نان و اطلس دیبا و ناز و نوش جل های فاخر و علف دسته دسته است گردنکشی که کف بلبل آورده از غضب سرمست اشتری است مهارش گسسته است وآنکس که هرزه گردوپریشان علف بود خود بارکش خری است که از بندرسته است وآنکس که پای بسته راه و روش فتاد اسبی است کز اصالت خود پای بسته است گرناگه آدمی ز خری زاده در میان یا کشته گشته یا ز لگدپا شکسته است گفتم که آدمی ز خری زایدای حکیم این نکته حل کنم که دلت تنگ و خسته است در ملک مردمی نسب روح معتبر عقل این حسب ز زادن جسمی نجسته است در معنی از طبیعت گل رسته شاخ گل از روی صورت ارچه هم از خاک رسته است بس آن سفالگر که بزاد از گهر فروش واز دوده سفال فروشان ، برسته است وآن جوهری که زاده ز صلب سفالگر از دودمان جوهریان خجسته است وآن هم که گفتم آدمی آزارکش فتاد کز هرکسیش گرد، بدل برنشسته است آنرا از این خران رسد آفت که چون خران معنی چو صورتش بجهان باز بسته است آن کوقرین عالم معنی است : صورتش درهر دو کون نقش مرادش نشسته است عرفی شیرازی