عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۵۶۹: با گلهٔ دوستان هست حلاوت بسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با گلهٔ دوستان هست حلاوت بسی گر ز کسی نشنوی، خود گله ای کن، کسی بر سر رنجور من این همه غم سر مده کس نبرد دوزخی بر سر مشت خسی آن چه بود در جهان مایهٔ فخر خسان یا زر و سیمی بود، یا قصب و اطلسی من کیم از رهروان، راه روان کیستند واپسی از قافله، قافلهٔ واپسی گفتی از ابنای دهر، عرفی خوش لهجه کیست بی هنری جاهلی، بی اثری ناکسی عرفی شیرازی