عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۹۷: چه دور است این که نفع از گردش گردون نمی بینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه دور است این که نفع از گردش گردون نمی بینم غم لیلی نمی یابم، دلی مجنون نمی بینم رواج بی غمی ها بین که با آن مردم آزاری چه محنت ها که می دیدم ز دهر، اکنون نمی بینم به هر گامی شهید غمزهٔ زین پیش می دیدم در این عهد استخوان زاغ در هامون نمی بینم مگو درمان درد از دست دل بگذار و راحت، من کدامین راحتی زین درد روز افزون نمی بینم مگر راه خیال غمزه ات بر سینه ها بستی که بر خاک شهیدان چشم های خون نمی بینم نمی رنجم اگر حق وفای من نمی دانی که با این حسنت از حسن آفرین ممنون نمی بینم مکن آغاز صلح آنگیختن، عرفی، تحمل کن که رنگ آشتی با آن رخ گلگون نمی بینم عرفی شیرازی