عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۸۴: تا به کی همره اندیشهٔ باطل باشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا به کی همره اندیشهٔ باطل باشم وز دیار طرب آواره تر از دل باشم گر گذشتم ز در کعبه نه از بی خبریست مصلحت نیست که با طالب منزل باشم گر به قانون معین نزیم عیب مکن حکم عشق است که آشفته شمایل باشم من که دارا و سکندر علف تیغ من اند رسد آنم که در این معرکه بسمل باشم من که از کشته شدن هم دلم آرام نیافت جای آن است که منت کش قاتل باشم من که نامی نکشیدم چمن گل نشدم گر به مسجد روم از میکده غافل باشم عنکبوتش به زوایا همه تار زنند خانقاهی که منش مرشد کامل باشم دین و دل آفت آزادگی آمد، عرفی نه از این است که بی مذهب و بیدل باشم عرفی شیرازی