عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۵۵: ز بی دردی به امید اجل در عشق مرهونم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بی دردی به امید اجل در عشق مرهونم نه شرم از قتل فرهادم نه از ننگ از مرگ مجنونم وبال از هوش دان است، از خردگر همچنین خیزد همان بهتر که ساقی در شراب انداز مجنونم فغان العطش ناگه به گوش خضر ره یابد بیا ای عشق و بنما ره به سوی چشمهٔ خونم که در بیرون گلخن بلبلی را در قفس دارد که فریاد وی از عشق، آتشی افروزد به بیرونم وگر در سایهٔ طوبی برد خوابم، محال است این که غم های تو بر بالین بتازد صد شبیخونم منم کز حرص تاراج متاع درد و غم، عرفی گهی در آستین دست و گهی در جیب گردانم عرفی شیرازی