عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۳۹: هر چه با او گویم، از مردم دگرگون بشنوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر چه با او گویم، از مردم دگرگون بشنوم باز حرفی گفته ام، امروز، تا چون بشنوم واعظا درماندهٔ رسوای عشقم، دم مزن گر توانم نکتهٔ زان لعل می گون بشنوم تشنهٔ غم بودم اکنون شاد گردم هر کجا از لب غم دیدگان دشنام پر خون بشنوم کز شنفتن کرد گفتن گنگ، طرفه زیرکم ور بگویم خود بر آن باشم که افزون بشنوم غافلم دارد جنون از حال خود، بگشا نقاب کز زبان حسن لیلی نام مجنون بشنوم عرفی شیرازی