عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۲۲: دردی که به افسانه و افسون رود از دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دردی که به افسانه و افسون رود از دل صد شعبده انگیز که بیرون رود از دل ممنونم از این شیوه که هر جور که کردی اندیشه نکردی که مرا چون رود از دل آن به که به دل ره ندهم روز سلامت آن ها که در آشوب شبیخون رود از دل از بس که دل سوخته ام تشنهٔ صلح است هر جور که فردا کنی، اکنون رود از دل عرفی ره مجنون مرو، این درد نه دردی است کز بیهده گردیدن هامون رود از دل عرفی شیرازی