عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۲۱: صد مُهر می نهم به لب گفت و گوی دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صد مُهر می نهم به لب گفت و گوی دل تا گَرد غم به شِکوه نجنبد ز روی دل دامن به سلسبیل نیالاید آن که او در چشمه سار درد کند شست و شوی دل بگداختیم مرهم و الماس ریختیم آن بر مراد راحت و این در گلوی دل با صد غم آشناست دلم، دست ازو بدار ترسم غمی عنان تو گیرد به بوی دل تا چند عمر در غم و اندیشه بگذرد برداشتیم دست غم از زیر و روی دل عرفی به یک دو جرعه خون، بیخودی نمود هرگز نخورده بود شراب سبوی دل عرفی شیرازی