عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۱۵: اگر تو خنده کنی از گل و شراب چه حظ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر تو خنده کنی از گل و شراب چه حظ وگر تو زهر دهی تشنه را ز آب چه حظ اگر نه سایهٔ حسن تو جویم از خورشید ز دشمنی شب و مهر آفتاب چه حظ کمالِ حسنِ درونِ جمال در جلوه است هزار سال نهفتنش در نقاب چه حظ عنان این دل صد جا شکسته را بگذار ستم نواز شها، بر ده خراب چه حظ ز آسمان طلبیدم نشان راحت، گفت اگر سوال غلط باشد، از جواب چه حظ تلافی غم شب می کنم به خواب صبوح وگر نه تلخی غم بشکند ز خواب چه حظ سبوی دُردکشان محتسب شکست، ولی اگر دلی نخراشد ز احتساب چه حظ نشاط فارغ و اندوه عاشق است شراب اگر ملال نیفزاید از شراب چه حظ مگو که گوش به واعظ نمی کند عرفی ندیم میکده را از شب عذاب چه حظ عرفی شیرازی