عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۱۲: صنم می گوی و در بتخانه می رقص
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صنم می گوی و در بتخانه می رقص نوایی می زن و مستانه می رقص عجب ذوقی بود در رقص مستی تو نیز ای باده در پیمانه می رقص بر افشان دست بر ناموس و آن گه میان محرم و بیگانه می رقص به جان با غیر جانان در میامیز به تن با عاقل و فرزانه می رقص دل از تمکین شود بی ذوق، زنهار گهی کودک شو و طفلانه می رقص چو خون در زخم صیدی گشته می جوش چو دل در سینهٔ پروانه می رقص مشو عرفی رهین باغ و بلبل به بانگ جغد در ویرانه میرقص عرفی شیرازی