عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۴۰۴: گر چشانی به ملک چاشنی صحبت خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چشانی به ملک چاشنی صحبت خویش جام ِمی گیرد و بر باد دهد عصمت خویش چون به خونریز خودم ساخته ای تشنه کنون تو هم این لطف بکن تا بکشم منت خویش کشتهٔ ناز کحا، کشتهٔ شمشیر کجا چون ننازند شهیدان تو بر حالت خویش تا دگر جای به دل ها نکند از غیرت یا رب آگاه شود درد تو از لذت خویش نه ز مهر آمدی ام بر سر بالین، دم نزع حیف باشد که گذاری به دلم حسرت خویش دهن خویش ببوسند و لب خود بمکند چون در اندیشه ببینند بتان صورت خویش عرفی از یاد می وصل برد هوش خرد بس که بی یار دلم تنگ شد از صحبت خویش عرفی شیرازی