عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۹۱: ملک به سهو نویسد چو نامهٔ ستمش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ملک به سهو نویسد چو نامهٔ ستمش سزد که خون شهیدان تراود از قلمش کدام نامهٔ بیداد از او نوشته ملک که من به قطرهٔ اشکی نوشته ام رقمش چگونه جور به عنوان لطف بنویسد اگر نبرده ملک پی به لذت ستمش مرا زیارت دیری به کفر شهرت داد که می روند ملایک به طاعت صنمش به صید مرغ دلم بازد آن صنم که به رشک ز دانه گه بربایند طایر حرمش نهشت زنده کسی را ز غم کنون، وقتیست که باز روح شهیدان شود شهید غمش مباد باعث بیگانگی شود عرفی مگو که نیست مرا تاب لطف دم به دمش عرفی شیرازی