عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۳۷۳: جان رفت و سوزد از تو دل ناتوان هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان رفت و سوزد از تو دل ناتوان هنوز شد خاک دیدهٔ مژه ام خون فشان هنوز ای عالم فراغ، مروت، که هست زان جان های زخم خورده ز پی دوان هنوز خاکم به باد رفت سراسیمه هر طرف می جوید از دلم غم عشقت نشان هنوز از تیرِ کاری تو به خون می تپد دلم افکنده غمزهٔ تو به بازو کمان هنوز تابوت من روان شد و بهر وداع او جان گریه ناک مانده از آن آستان هنوز عرفی اگر چه خفت به خلوت سرای خاک بندد رهم ز خوی تو راه فغان هنوز عرفی شیرازی