عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۸۷: بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیار باده که جانم دمی ز ناله بر آید هزار زمزمه از دل به یک پیاله بر آید بشوی نامهٔ دانش، بجو رسالهٔ مستی بود که فال مراد تو زین رساله بر آید بنوش جامی و آسوده شو ز وسوسهٔ غم چه غم خوری که چه سان کارت از حواله برآید مچش که شعبدهٔ میزبان دهر بلند است اگر به زهرنیالوده یک پیاله برآید بدین جمال اگر بگذری به سوی گلستان ز گلبنش گل و برگ هزار ساله برآید به مطلبی نفکندست سایهٔ همت، عرفی که از قبول دعاها ز دست هاله برآید عرفی شیرازی