عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۸۵: فلک سای و غم صهبا،کسی هشیار کی ماند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فلک سای و غم صهبا،کسی هشیار کی ماند فنا گلچین و ما گل، عنچیه هم پر بار کی ماند مگو صافی به از خلوت، نداند باغ و بستان را درش گر باز باشد، روی تو، دیوار کی ماند منم دایم صلاح اندیش کارافتادگان، لیکن چو غم رو آورد اندیشه را، رفتار کی ماند نپندارم که گر مشفق شوم، آسوده دل گردم دلی کافتد به دست عشق، بی آزار کی ماند ز وصلت یافتم صحت، به همت بود بیماری کسی کاید مسیحا بر سرش، بیمار کی ماند بهار وباغ ما دست خزان در آستین دارد دراین گلشن گلی گر بشکفد، پر بار کی ماند به زنار مغان بستند عرفی را میان، آری میانی این چنین شایسته، بی زنار کی ماند عرفی شیرازی