عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۵۱: کسی می طربم در ایاغ می ریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی می طربم در ایاغ می ریزد که زهر غم به گلوی فراغ می ریزد کسی عنان دلم می کشد به سوی مراد که خار فتنه به راه سراغ می ریزد کسی که نعمت مقصود بر درش دیدم که استخوان هما پیش زاغ می ریزد گدای نور بود آفتاب در بزمی که عشق خون جگر در ایاغ می ریزد دم مسیح بود در مزاج مرده دلان حدیث عشق که خون فراغ می ریزد به جوش عشق بنازم که از شکاف دلم به جای قطرهٔ خون درد و داغ می ریزد زکات مایهٔ رزق من است آن که فلک به جیب جلوهٔ طاووس باغ می ریزد ضمیر روشن ما بین که ظلمت عرفی به دامنش گهر شبچراغ می ریزد عرفی شیرازی