عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۴۹: نسیم صبح چو برگ سمن فروریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نسیم صبح چو برگ سمن فروریزد جگر ز نالهٔ مرغ چمن فروریزد فلک نظر به که دارد که نیش غمزهٔ او هزاز ناوک جادوفکن فروریزد اجل به صیدگه ناز او شود پامال ز بس بر سر هم جان وتن فروریزد نهفته بر لب شیرین اگر زنی انگشت فسانه های غم کوهکن فروریزد اگر شکسته دلم آستین برافشاند جهان جهان غمش از هر شکن فروریزد شکاف گریه دلم را رها کن، از غیرت که خوشه خوشه زمژگان من فروریزد که لاف حوصله زد، گو بیا و ببین، که دلم حدیث عرفی خونین کفن فروریزد عرفی شیرازی