عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۲۱: هر زمان در فتنه خوش نامهربانی می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر زمان در فتنه خوش نامهربانی می شود این همه غوغا برای نیم جانی می شود عشق باغ دل نشین دارد، که مرغ دل در او گر نشیند بر گیاهی ، آشیانی می شود هر که بنشیند به طرف خوان گردش های دهر گر ستاند یک نواله، میزبانی می شود کیمیاگر نشأیی دارد که داروی مسیح گر به دستش اوفتد، درد گرانی می شود در رهت غم گر پدید آید به تسلیمش سپار گر به دست چاره بسپاری جهانی می شود گر به مستی هرزه قانونی فروچیند کسی در میان مردم عالم زبانی می شود جان فدای همت عرفی که چون جولان کند گر زمین گیرد عنانش، آسمانی می شود عرفی شیرازی