عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۰۷: ز بهر داغ که مستان علاج می طلبند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بهر داغ که مستان علاج می طلبند که جام می شکنند و زجاج می طلبند فروغ مشعلهٔ شمع راه تیره دلان چراغ در دل شب های داج می طلبند شکوه تاج شکستند و تخت مرگ زدند ز هم نهان تخت و تاج می طلبند مباد لذت بیماری دل آنان را که اعتدال ز بهر مزاج می طلبند فغان ز جلوهٔ آن هست که اهل دین به دعا ز بهر طاعت ایزد، رواج می طلبند گذر به کوچهٔ همت مبادشان، عرفی که کام دل ز در احتیاج می طلبند عرفی شیرازی