عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۰۰: تا کی از لب-گهرِ آن مست تکلم ریزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی از لب-گهرِ آن مست تکلم ریزد این نمک چند به ریش دل مردم ریزد طرفه حالی است که دارد اثر زهر ستم جرعهٔ لطف که در جام ترحم ریزد مُردم از دُرد-سر و صاف نشد، کو ساقی کز من این جرعه بگیرد به سر خم ریزد همه ماتم زدگانیم و برین هست گواه مشت خاکی که صبا بر سر مردم ریزد وای بر من که غیوری ز کف من دل بربود که گرش دست دهد خون به تبسم ریزد عرفی این غمزه بلاییست که در روز جزا نشتری بر در ارباب تظلم ریزد عرفی شیرازی