عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۷: آن دل که به هجر تو ز آرام برآید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن دل که به هجر تو ز آرام برآید زودش به مصیبت زدگی نام برآید پر زهر دهد ساغر و شیرین نکند لب آن حوصله ام گو که به این جام برآید آتش به غم جان بگرفته است که از تن تا حشر اجل گر کند ابرام برآید گر زلف تو در صومعه زنار فشاند آوازهٔ کفر از دل اسلام برآید مشکل که شود نغمه گشا در چمن خلد مرغی که به پژمردگی دام برآید ما را که برد نام به بزم که از ما در مجمع ماتم زدگان نام برآید آن سوختگانیم که گر آتش دوزخ سنجند به داغ دل ما خام برآید زان با تو بگوِییم به عرفی که مبادا نامش به زبان تو به دشنام برآید عرفی شیرازی