عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۹۱: دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی چو مشعل حسن تو فرد می خیزد که چون فغان من از درد می خیزد نه مرد بادهٔ عشقی ، وکر نه در طلبت فغان ز جوش خم لاجورد می خیزد مبین به عجز زلیخا، مصاف عشق است این که گرد فتنه ز بنیاد مرد می خیزد به بزم کعبه روان کم نشین، کزان مجمع همیشه مردم بیهوده گرد می خیزد اگر فسانه شمارم وگر ترانه زنم توگوش دار که از روی درد می خیزد شهید مضطربی خاک شد مگر به رهت که بی نسیم ز راه تو گرد می خیزد ترانه ای بشنو ، کز هزار نغمه تراز یکی چو عرفی دستان نورد می خیزد عرفی شیرازی