عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۶۶: خوش آن محفل که از می گر سرایم رو بسوزاند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوش آن محفل که از می گر سرایم رو بسوزاند به هر جانب که غلتم داغ در پهلو بسوزاند میا در باغ ما رضوان که نخل آرای این گلشن به هر جانب که رو آرد، نسیمش رو بسوزاند لبم گر با ترنم آشنا گردد در این معنی صد آتش خانه از یک نعره ی یا هو بسوزاند ز بهر عافیت زانو نرنجانی که از گرمی سر شوریده ی من عشق را زانو بسوزاند اگر یک دم نفس در دل نگهدارم، ز هر مویم جهد برقی که چندین خانه از هر سو بسوزاند چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند عرفی شیرازی