عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۴۸: منم که از غم محرومیم جدایی نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم که از غم محرومیم جدایی نیست میانه ی من و امید، آشنایی نیست من وبهشت محبت، کز آب کوثر او به غیر خون دل و زهر بینوایی نیست از آن به درد دگر هر زمان گرفتارم که شیوه های تو را با هم آشنایی نیست بیا که حسن به طور دل است شعله فروز مرو به وادی ایمن که روشنایی نیست غبار تنگ دلی بر جهان نشسته چنان که هیچ گوشه ای از بهر دل گشایی نیست سوال نیک و بد از ما نمی کنند به حشر گناه اهل محبت به جز رهایی نیست ز عشق و حالت عرفی سوال کردم، گفت هنر بسی است کسی را که بی وفایی نیست عرفی شیرازی