عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۴۰: آن فتنه ای که مرا از تو التماس نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن فتنه ای که مرا از تو التماس نیست تا هست او به ملک دلم روشناس نیست گر خلق پاسبان متاع سلامت اند محنت متاع ماست که محتاج پاس نیست با گفته در مساز که گفتار پرده است هر نکته ای که گفته شود بی لیاس نیست شیر آیدم به راه و بر او بر غلط کنم ور نه به راه عشق مگس بی هراس نیست منزل شناس عشق گرامی بود ولی منزل چو نیست قیمت منزل شناس نیست عرفی به شکر نعمت غم کوتهی مکن کز دوست دشمنان بتر از ناسپاس نیست عرفی شیرازی