عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۳۵: ای پندگو دلم مخراش این فسانه چیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای پندگو دلم مخراش این فسانه چیست مردم ز غیرت، این سخن مجرمانه چیست نازم به توسن ستم او که هیچ گاه آگه نشد که چاشنی تازیانه چیست گر غمزه ات مراد اسیران نمی دهد حور و ملک شهید درین آستانه چیست طوف حریم کعبه ی دل فیض می دهد ای زایر حرم غزض از طوف خانه چیست نالم چنان به درد کزو خون چکد، ولی دل گویدم چه نغمه بود، این ترانه چیست من مست غوطه در ته دریای آتشم آگه نیم که شعله کدام و زبانه چیست عرفی شکایت از ستم یار بی غمی است شرمی ز اهل درد بدار، این فسانه چیست عرفی شیرازی