عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱۸: ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست گه زهر فشاند به مگس، گه زند آتش زین گونه بسی تعبیه ها در شکر اوست نقصان ادب نیست که آمیخته با شمع پروانه که امید فنا راهبر اوست غم همره جان رفت، نرفتیم به منعش با وی ز ازل آمده و هم سفر اوست هر گرد که از خاک شهیدان تو خیزد صد قافله ی درد ابدی بر اثر اوست عشق از طلب صحبت رضوان بود آزاد زهد است که دست هوسش در کمر اوست از طعن کس آزرده نگردد دل عرفی داغی که نسوزد نمکی بر جگر اوست عرفی شیرازی