عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱۳: عشق کو تا نو کنم با درد پیمانی درست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عشق کو تا نو کنم با درد پیمانی درست از فغان در شهر نگذارم گریبانی درست با وجود آن که عشق آورد صد داروی تلخ بهر درد ما نشد اسباب درمانی درست تا نبردم صد شکاف از دست، گریبانم نهشت وای اگر بودی به دست غم گریبانی درست غم ندارم گر بود سامان عیشم ناتمام عیب باشد سفره ی درویش را نانی درست صید عشق ار خام باشد نیم خورد آتش است نیست در خوان محبت مرغ بریانی درست گشت کفر آلوده ایمانش ز طعن قدسیان هر که در ایام حسنت داشت ایمانی درست با همه کج نغمه گی خندند زاغان چمن عندلیبی گر زند ناگاه دستانی درست چند عرفی بنده ی فرمان خود باشی، کسی بندگی را می کند نسبت به سلطانی درست عرفی شیرازی