عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۱۰: مرو به بادیه گردی که زرق و شیدایی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرو به بادیه گردی که زرق و شیدایی است برهنگی مطلب که آن لباس رعنایی است زبان ببند و نظر باز کن که منع کلیم کنایت از ادب آموزی تقاضایی است دماغ یوسف اگر تر کنند کف ببرد از این شراب که در ساغر تماشایی است نقاب می کشد ای دل تمام حوصله شو که باز وقت شراب و کرشمه پیمایی است چنین که بر دم شمشیر و دشنه می غلتم حسود را رسد گویدم که هر جایی است شهید عاطفت آن کرشمه ام که از سر مهر تمام نقش طرازی و مشهد آرایی است به شوق دوست چه سازم که در شریعت عشق خیال بی ادبی و نگاه رسوایی است مگو که نیست گنه کار تر از من عرفی که این حدیث گرانمایه لاف یکتایی است عرفی شیرازی