عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۰۶: زبان ز نکته فرو ماند و راز من باقی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زبان ز نکته فرو ماند و راز من باقی است بضاعت سخن آخر شد و سخن باقی است گمان مبر که تو چون بگذری جهان بگذشت هزار شمع بکشتند و انجمن باقی است کسی که محرم باد صبا ست می داند که با وجود خزان بوی یاسمن باقی است ز شکوه های جفایت دو کون پر شد، لیک هنوز رنگ ادب بر رخ سخن باقی است نماند قاعده ی مهر کوهکن به جهان ولی عداوت پرویز و کوهکن باقی است مگو که هیچ تعلق نماند عرفی را تعلقی که نبودش به خویشتن باقی است عرفی شیرازی