عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۰۱: تا چشم عشوه ساز تو مهمان فتنه است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چشم عشوه ساز تو مهمان فتنه است شیرین تبسمت نمک خوان فتنه است یا رب چه فتنه ای که به عهد تو روزگار در گوشه ای نشسته و حیران فتنه است ناز آفت و کرشمه بلا، عشوه دل فریب یاران حذر کنید که توفان فتنه است از فتنه ی غمش به که نالیم، چون مدام دیوان شاه حسن در ایوان فتنه است گل گل فتاده پرتو رویت در انجمن این بزم عیش نیست، گلستان فتنه است اسباب دلبری همه حسنش به فتنه داد در عهد حسن او که به سامان فتنه است چون راز فتنه فاش نگردد که چشم او در خواب هم سرش به گریبان فتنه است عرفی چه گونه حفظ دل خود کند، که باز چشم کرشمه ساز تو دوران فتنه است عرفی شیرازی