عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۹۹: هم صومعه را فیض به دستور نمانده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هم صومعه را فیض به دستور نمانده است هم گوشه ی آتشکده را نور نمانده است بی نشأ ذوقی نبود خفته و بیدار در صومعه و میکده مخمور نمانده است بیمار تو کش زندگی از شدت درد است امید هلاکش به دم صور نمانده است باور نکنم گر چه اناالحق زده از عشق صد راز دگر در دل زنجور نمانده است نام تو، چه پست و چه بلندش، چه مراد است بس شهره ی آفاق که مشهور نمانده است عرفی ارنی گو شنوای است، نه موسی دیر است که این قاعده در طور نمانده است عرفی شیرازی