عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۹۷: کسی که دیده به حسن تو آشنا کرده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی که دیده به حسن تو آشنا کرده است هزار گنج صرف توتیا کرده است ببین چه آفت جانی که هر که دید تو را نه از برای تو، از بهر خود دعا کرده است بیار باده و آماده ساز مجلس عیش که شیخ صومعه با نفس خود صفا کرده است کسی که روی وی از قبله گشت در دم مرگ بدان که در ره دل روی در قفا کرده است کسی که بهر جفای تو خو کرد به ستم بر او مشور که بر خویشتن جفا کرده است اگر چه کشته ی لطفم، مساز معذورم که هر چه با مس من کرد، کیمیا کرده است چو دل شناخت سر رشته، گشت معلومش که دم به دم به کف آورده و رها کرده است گرت نحوست جغذ افکند به درویشی غمین مشو که ستم، سایه ی هما کرده است ز نور زاده مرا چشم و طلعت خورشید به کوی سرمه فروشان رها کرده است دلیل جوهر عرفی همین دقیقه بس است که اختراع سخن های آشنا کرده است عرفی شیرازی