عرفی شیرازی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۷۰: دریا فراخ و کشتی ما بی معلم است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دریا فراخ و کشتی ما بی معلم است این درد زان زیاده که پایان موسم است آنان که لاف مرتبه ی قرب می زنند پهلو تهی کنند ز امکان که ملزم است مردم اگر چه نقل ز فیض خرد کنند ما دشمنیم با خرد، اندیشه حاکم است هر نکته ای که هست به وجهی توان شناخت تاوان جهل بی خردان بر معلم است ما خود ز کبر تکیه به همت زدیم، لیک درویش را معامله با جود منعم است هر چند شرم دوست خلافش قبول کرد معلوم شد ز کوشش عرفی که مجرم است عرفی شیرازی