شیخ فخرالدین عراقی
فصل پنجم
سر آغاز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مطربا، نغمهٔ حزین بر دار یک زمانم دماغ جان تر دار از نه آهنگ خردهٔ عشاق نغمه ای گو، ز پردهٔ عشاق مردم از هجر دوست، یک دمه ای دل من زنده کن به زمزمه ای تا من اندر سماع عشق آیم مجلس عاشقان بیارایم نفسی بگذرم ازین پس و پیش ساعتی بنگرم به هستی خویش چون که پی گم کنم ازین هستی راه یابم به عالم مستی همچو مستان سماع برگیرم نعرهٔ شوق دوست درگیرم ساعتی همچو آرزومندان ز اشتیاق حبیب در میدان مرغ بسمل صفت، زنم پر و بال وآیم از روزگار حال به قال شرح عشق محب و حسن حبیب بدهم یک به یک علی الترتیب: روز اول، چو جوهر انسان مایل عشق بود و خالی از آن واهب اصل آلتی بخشید که بدو نیک را ز بد بگزید در زمانه بدید تو بر تو حسن با قبح و زشت با نیکو گشت ناظر به صورت هر دو ز صفا و کدورت هر دو چون شد اندر دلش صفا غالب نشد او جز جمال را طالب روی زیبا ز روی بد بگزید بد نخواهد کسی، چو نیکو دید هر کجا حسن دلربایی دید چشم جانش همی درو نگرید هر دمش کسوتی لطیف نمود هر زمانش ارادتی افزود هر که عاشق به دیدهٔ جان شد گلخنی وار پیش سلطان شد: شیخ فخرالدین عراقی