شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۲۶۶: چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه خوش باشد! که دلدارم تو باشی ندیم و مونس و یارم تو باشی دل پر درد را درمان تو سازی شفای جان بیمارم تو باشی ز شادی در همه عالم نگنجم اگر یک لحظه غم خوارم تو باشی ندارم مونسی در غار گیتی بیا، تا مونس غارم تو باشی اگر چه سخت دشوار است کارم شود آسان، چو در کارم تو باشی اگر جمله جهانم خصم گردند نترسم، چون نگهدارم تو باشی همی نالم چو بلبل در سحرگاه به بوی آنکه گلزارم تو باشی چو گویم وصف حسن ماهرویی غرض زان زلف و رخسارم تو باشی اگر نام تو گویم ور نگویم مراد جمله گفتارم تو باشی از آن دل در تو بندم، چون عراقی که می خواهم که دلدارم تو باشی شیخ فخرالدین عراقی