شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۲۵۷: تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا چند عشق بازیم بر روی هر نگاری؟ چون می شویم عاشق بر چهرهٔ تو باری از گلبن جمالت خاری است حسن خوبان مسکین کسی کزان گل قانع شود به خاری! خواهی که همچو زلفت عالم بهم بر آید؟ژ بنمای عاشقان را از طرهٔ تو تاری آن خوشدلی کجا شد؟ وان دور کو که ما را دیدار می نمودی، هر روز یک دو باری؟ ما را ز هم جدا کرد ایام ورنه ما را با دولت وصالت خوش بود روزگاری در پرده چند باشی؟ برگیر برقع از روی تا روی تو ببیند یک دم امیدواری در انتظار وصلت جانم رسید بر لب از وصل تو چه حاصل، ما را جز انتظاری؟ جام جهان نمایت بنمای، تا عراقی اندر رخت ببیند رخسار هر نگاری شیخ فخرالدین عراقی