شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۲۴۳: ای یار، مکن، بر من بییار ببخشای
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای یار، مکن، بر من بی یار ببخشای جانم به لب آمد ز تو، زنهار ببخشای در کار من غمزده ای دوست نظر کن بر جان من دلشده ای یار، ببخشای زان پیش که از حسرت روی تو بمیرم بس دور بماندم ز تو بیمار، ببخشای اینک به امیدی به درت آمده ام باز این بار مکن همچو دگربار، ببخشای مرغ دل من بی پر و بی بال بمانده است در دام فراق تو نگونسار، ببخشای آن رفت که آمد ز من دلشده کاری اکنون که فرو مانده ام از کار، ببخشای از کرد عراقی خجل و خوار بماندم مگذار چنینم خجل و خوار، ببخشای شیخ فخرالدین عراقی