شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۲۳۱: آن مونس غمگسار جان کو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن مونس غمگسار جان کو؟ و آن شاهد جان انس و جان کو؟ آن جان جهان کجاست آخر؟ و آن آرزوی همه جهان کو؟ حیران همه مانده ایم و واله کان یار لطیف مهربان کو؟ با هم بودیم خوش، زمانی آن عیش و خوشی و آن زمان کو؟ ای دل شده، دم مزن ز عشقش گر عاشق صادقی نشان کو؟ گر باخبری ازو نشان چیست؟ ور بی خبری ز جان فغان کو؟ گر یافته ای ز عشق بویی خون دل و چشم خون فشان کو؟ ور همچو من از فراق زاری دل خسته و جان ناتوان کو؟ ای دل، منگر سوی عراقی سرگشته مباش هم چنان کو شیخ فخرالدین عراقی