شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۶۸: در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در ملک لایزالی دیدم من آنچه دیدم از خود شدم مبرا، وانگه به خود رسیدم در خلوتی که ما را با دوست بود آنجا گفتم به بی زبانی، بی گوش هم شنیدم خورشید وحدت اینک از مشرق وجودم طالع شده است، ازان من چون ذره ناپدیدم باری، دری که هرگز بر کس نشد گشاده سر ازل مرا داد، از لطف خود، کلیدم چون محو گشتم از خود همراه من عراقی بر آشیان وحدت بی بال و پر پریدم شیخ فخرالدین عراقی