شیخ فخرالدین عراقی
غزلیات
غزل شماره ۱۵۷: باز در دام بلا افتادهام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز در دام بلا افتاده ام باز در چنگ عنا افتاده ام این همه غم زان سوی من رو نهاد کز رخ دلبر جدا افتاده ام یاد ناورد آن نگار بی وفا از من بیچاره، تا افتاده ام دست من نگرفت روزی از کرم تا ز دست او ز پا افتاده ام ننگ می دارد ز درویشی من چون کنم؟ چون بینوا افتاده ام بر درش گر مفلسان را بار نیست پس من مسکین چرا افتاده ام؟ هم نیم نومید از درگاه او گرچه درویش و گدا افتاده ام عاقبت نیکو شود کارم، چو من بر سر کوی رجا افتاده ام هان! عراقی، غم مخور، کز بهر تو بر در لطف خدا افتاده ام شیخ فخرالدین عراقی